خلاصه داستان : «شانایا» بازیگری در اوج موفقیت کاری اش است که با یک کارگردان جوان بنام «آدیتیا» رابطه دارد. اما روزگار او با آمدن یک بازیگر جوانتر بنام «سانجانا» به پایان می رسد، و حتی آدیتیا را هم از دست میدهد. شانایا رفته رفته دچار جنون می شود و به جادوی سیاه رو می آورد تا با استفاده از آن سانجانا را نابود کرده و عشق آدیتیا را دوباره بدست آورد...

خلاصه داستان : سانجی و آنجالی دوستان دوران کودکی می باشند. زمانی که هم اتاقی سانجی از او می پرسد که عاشق آنجالی شده یه نه، او رد می کند. اما حقیقت چیز دیگری است...

خلاصه داستان : "کبیر لال" وکیلی الکلی است که زندگی اش رو به نابودیست. در صبحی او زنی جذاب را در ساحل دیده و به او علاقه مند می شود. بر حسب اتفاق او با زن در یک رستوران برخورد کرده و او را به یک نوشیدنی دعوت می کند. او متوجه می شود که نام زن "سونیا" بوده و ازدواج کرده اما نمی تواند مقاومت کند و...

خلاصه داستان : "کیشن" مردی مهم در دنیای مطبوعات با "کژال" زنی خانه دار که به همسر خود برای داشتن روابط مخفیانه مشکوک است، ازدواج می کند. "پوجا" همسر تاجر بزرگ بین المللی "پرم" است. "سانجانا" عاشق "سانی" عکاس وفادار "پرم" شده و با هم نامزد می شوند. اما وقتی این سه زوج با هم برخورد می کنند همه چیز پیچیده می شود...

خلاصه داستان : «رامیر» و «راجیو» دو برادر ناتنی هستند که یک مزرعه بزرگ را در آفریقای جنوبی دارند. رانویر مردی زیرک و پرخاشگر است در حالی که راویر الکلی می باشد...

خلاصه داستان : فیلم، داستان "راج شرما" پسری جوان و سه عشق زندگی اش بین سالهای 1996 تا 2008 را روایت می کند...

خلاصه داستان : جیا دختری سرکش است که به تنهایی و با پدر ثروتمندش در هندوستان زندگی می کند. پدرش برای سروسامان دادن به کسب و کارش تصمیم می گیرد تا ترتیب ازدواج دخترش را با یک تاجر بزرگ در کانادا بدهد. حیا برای خرید به کانادا می رود ولی در آنجا با یک تعمیرکار ماشین آشنا می شود ...

خلاصه داستان : "سانجانا" و "آدیتیا" تصمیم می گیرند به زندگی مشترک خود یک شانس دیگر بدهند.آنها برای تعطیلات خود برنامه ریزی می کنند اما نمی دانند که اتفاق عجیبی در انتظار آنهاست...

خلاصه داستان : "راج" و "پریا" زوجی هستند که پس از ازدواج برای زندگی به سوئیس می روند.آنها در آنجا با همسایه های خود "راج" و "سونیا" رابطه دوستانه ای برقرار می کنند.همه چیز به خوبی پیش می رود تا اینکه یک روز "راج" در خانه همسایه خود از خواب بیدار شده و متوجه می شود که "سونیا" به قتل رسیده است...

خلاصه داستان : پس از مرگ ناگهانی پسرش "روحیت" در یک تصادف رانندگی، "دکتر رانویر ماهورتا" از تنها دخترش "ریتا" بسیار مراقبت می کند."ریتا" در کالج با "آریان" برخورد کرده و عاشق او می شود.او "آریان" را به صرف شام دعوت کرده و به خانواده اش معرفی می کند و...